سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها

شاعر : احسان نرگسی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

ای روشـنی دیـده حـیـدر خـوش آمدی            آئـیـنــۀ نـجـابت مـادر خــوش آمــدی

ای آن کسی که شـهـرت نـام بـلـنـد تو            از عرش رفته است فراتر؛ خوش آمدی


از اشک شوق پُر شده چشمان مجتبی            ای روشنای چـشم برادر خوش آمدی

دروازه‌های کوفه به دست تو فـتح شد            یاد آور حـمـاسۀ خـیـبـر خـوش آمدی

محـشر به نـام نـامی‌ات آغـاز می‌شود            ای زیر و رو کنندۀ محشر خوش آمدی

امشب شب دف است، شب جام و باده است
امشب خدا به فاطمه فرزند داده است

از خاک پات، بوسه گرفته‌ست کهکشان            سجده کنند بر تو شب و روز عرشیان

از شوکت مقام تو این بس که بی‌وضو            نـام تو را حـسـیـن نـیـاورد‌ بـر زبـان

عالم حریف جوش و خروشت نمی‌شود            آن لحظه‌ای که پای حسین است در میان

ای دست‌های تو پل مابِین عرش و فرش            پیـونـد داده‌ای تو زمـین را به آسـمان

مـحـو عـلـیِّ اکـبـرِ اربــاب مـی‌شـوی            از بس که او شبیه عـلی می‌دهـد اذان

ذکـر عــلـی الـدوام تـمــام مـلائـکــه!
بـر چــادر تـو بـاد ســلام مــلائــکــه

عـالـم فـدای قـلب صبوری که داشتی            خورشید و ماه خیرۀ نوری که داشتی

ابن زیاد وقـت ورودت به کـاخ کـفـر            عاجز شد از شکوه و غروری که داشتی

دنیا ندیـده است به خود در تمام عـمر            مـثـل بـرادران غـیــوری کـه داشـتـی

صدها هزار حضرت موسی گذشته‌اند            از جای جای وادی طوری که داشتی

خورشیدِ بی‌غروبِ شب و روز کربلا!
عالم ندیـده است حـسـینی‌تـر
از تو را

ای سـرو پـاکـبـاز که غـرق عـنـایـتی            دست مـرا بگـیـر که دریـای رحـمتی

از درک جایگاه تو این خلق عاجزاند            مثل عـلی و فـاطـمـه اعـجـاز خـلـقتی

در وقت خطبه خواندن تو کل کائنات            گفتند یکصدا: چه وقاری! چه شوکتی

یک‌جـا گـنـاه‌های زبـان پـاک می‌شود            وقتی که نقـل می‌کـند از تو فـضیلـتی

جز اینکه خـاک پـای تو بـاشیـم تا ابد            در زنـدگی خـویـش نـداریـم حـاجـتـی

ای آبروی روی علی، ای خدای صبر
باید نوشت: «زینب کبری» به جای صبر

هـدیـه بـده بـه خـانـۀ قـلـبـم بـهــار را            آرام کــن دوبـــاره دل بــی‌ قـــرار را

زینب تو کیستی که به وقت نماز خویش            وا داشـتـی ســتـایـش پــروردگــار را

آن خطبه‌های حـیدری‌ات، بعد سال‌ها            زنــده نـمـود خــاطــرۀ ذوالـفــقـار را

وقـتـی که خـلـق کرد خـدا کـائنات را            دسـت تو داد گـردش این روزگـار را

هر طور می‌شود دل ما را درست کن            مـا داده‌ایـم دسـت خـودت اخـتـیـار را

جز تو کسی لیاقت زینب شدن نداشت
دلداده‌ای شبـیه حـسین و
حسن نداشت

امشب بـسـاط نـوکـری ما فراهم است            بانو! فقط زیارت کرب و بلا کم است

شکر خدا که سـایۀ پـر مِـهـر چادرت            روی سـر تـمـامـیِ ذرات عـالـم است

با اسم تو زمین و زمان زیر و رو شود            پس نام نامی تو همان اسم اعظم است

ای کوه صبر! ای که جهان زیر بال توست            از تو مدد گرفته اگر کوه محکم است

ما را بخـر، نـگـاه به اعـمال ما مکـن            اینجا که آمدیم بـد و خوب درهم است

صـدها هـزار آسـیـه شاگـرد مکـتـبت
نام حـسیـن هست شب و
روز بر لبت

خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است            عـالم به زیر دِین عـلمدار زینب است

هر کس که حیدری ست بدهکار فاطمه ست            هرکس حسینی است بدهکار زینب است

امروز اگر که نامی از اسلام مانده است            مدیون جان فشانی و ایثار زینب است

از پـادشاه‌های دو عـالم غـنی‌تـر است            آن سائـلی که خادم دربار زینب است

عـباس، مـاهِ بی‌بـدلِ خـیـمه‌هـاست که            از روی نیـزه نیز نگهدار زینب است

امشب شب دف است، شب جام و باده است
امشب خدا به فاطمه فرزند داده است

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید



تـنهـا دلـیل خـنـدۀ حـیـدر خوش آمدی            آئـیـنــۀ لطـافـت مـادر خــوش آمــدی